قسمت جدید پادکست «آرکهتایپس» در حالی منتشر شد که موضوعش به زنان اختصاص دارد و با هنرمندانی همچون شهره آغداشلو، جمیلا جمیل و ایلانا گلیزر درباره زنان گفتگو شده است. در این پادکست شهره آغداشلو درباره شرایط ایران قبل از انقلاب ۱۹۷۹ و اتفاقات اخیر ایران پس از کشته شدن مهسا امینی صحبت کرد. در بخشی از پادکست شهره آغداشلو گفت: «من در خانواده جوانی متولد شدم. مادرم ۲۰ساله و پدرم ۲۲ساله بود و میتوانی تصور کنی در چه خانواده و البته کشور پرعشقی به دنیا آمدم. ما در دوران شاه شاهد پیشرفتهای زیادی بودیم، روابط خوبی با کشورهای همسایه، کشورهای اروپایی و آمریکایی داشتیم، طوری که میتوانستیم تهران را پاریس خاورمیانه بنامیم. زندگی در آن زمان جادویی بود و من هیچ تصوری درباره فعال اجتماعی بودن نداشتم.»
آغداشلو در بخشی از این پادکست درباره خاطرات خود از روزهای انقلاب گفت: «من اولین و آخرین تظاهرات برای آزادی را به یاد دارم. من در این تظاهرات با دوست دوران کودکیام، مهری شرکت کردم. وقتی به جمع معترضان پیوستیم، با تعدادی از مذهبیان تندرو مواجه شدیم که در خیابان پا به پای ما راه میآمدند، سرمان داد میزدند و به خاطر پیوستن به این اعتراضها به ما فحش میدادند. به محض اینکه ما به میدان بهارستان رسیدیم، درحالیکه جمعیت زیادی کنار هم ایستاده بودند، نخستوزیر برای سخنرانی در جمع معترضان حضور پیدا کرد. آنها نگذاشتند سخنرانیاش تمام شود و من ناگهان دیدم از آسمان سنگ میبارد. آنها واقعا ما را سنگسار کردند. همانجا پیشانی من شکست. مهری من را به آمبولانس رساند، آن لحظه بیحس بودم و چیزی احساس نمیکردم. پرستاری که زخم من را پانسمان میکرد، با چشمانی پر از اشک گفت: «باور نمیکنم، اگر کمی آنطرفتر خورده بود، ممکن بود تو را بکشد.»
آغداشلو گفت: «مهری من را به خانه رساند. من سگ عزیزم پاشا را بغل کردم و گریستم. این چیزی خیلی بزرگتر از توان و قدرت من بود. وقتی همسرم که تازه ازدواج کرده بودیم به خانه آمد و من را دید که در تاریکی نشستهام و گریه میکنم گفت: من نمیخواهم تو را این چنین ببینم. مطمئن باش اگر بخواهی بروی، من تو را به زور اینجا نگه نمیدارم. خدا خیرش بدهد، اگر چنین نمیکرد، من هرگز به هیچکدام از چیزهایی که در ۴۰ سال گذشته به آنها رسیدم، نمیرسیدم.»
پادکست «آرکهتایپس» توسط دوشس ساسکس مدل و بازیگر آمریکایی اجرا میشود که در این برنامه میزبان شهره آغداشلو بوده است.