سوپر مدلی که کارتن خواب شد

پل کانادا- یک سوپرمدل سرشناس اسپانیایی که تصاویر او روی جلد مجله معروف «ووگ» منتشر می‌شد و سالانه یک میلیون دلار درآمد داشت، اکنون بی‌خانمان شده و شب‌ها در خیابان‌های بارسلون می‌خوابد. ناستازیا اوربانو، ۵۷ ساله، در دهه ۱۹۸۰ سوپرمدل بود و در اوج شغلش، سالی یک میلیون دلار درآمد کسب می‌کرد.

او در این دهه، با هنرمندان سرشناس آمریکایی، مانند جک نیکوسون و اندی وارهال، نشست‌ و برخاست داشت. اما از آن زمان، دوران افول او شروع شد و امروز به اوج بدبختی رسیده است.
به طوری که هم اکنون در ورودی بانک‌های شهر بارسلون می‌خوابد.تصاویر اوربانو در ۲۰ سالگی روی جلد مجله ووگ در اروپا چاپ می‌شد.

او سپس به نیویورک مهاجرت کرد و با آژانس معروف «فورد مدلز» قرارداد امضا کرد. پس از آن، او در دو طرف اقیانوس اطلس به موفقیت‌هایی دست یافت و به نحوی زندگی کرد که بسیاری از مردم فقط می‌توانند آن را آرزو کنند.

اوربانو دوران اوجش را اینگونه توصیف کرد: «در همه مجله‌ها حضور داشتم. همه من را دوست داشتند. به مدت سه یا چهار سال، فقط در ازای ۲۰ روز کار، هر سال به من یک میلیون دلار داده می‌شد.»

او افزود: «یک روز با جک نیکولسون شام می‌خوردم، روز بعد با اندی وارهال و حتی رومن پولانسکی.» اوربانو، با اشاره به تعاملاتش با سلبریتی‌های آمریکا، با حسرت ادامه داد: «همه چیز داشتم. مثل یک ملکه زندگی می‌کردم.»

اما زمانی که اوربانو با یک مرد ازدواج کرد، زندگی او برای همیشه تغییر کرد. آن‌ها ازدواج کردند و صاحب فرزند شدند. اوربانو ادعا می‌کند که او مخارج زندگی‌شان را تامین کرد.شوهرش همه پول‌هایش را بر باد داد و سرانجام اوربانو را فقط با لباس‌هایی که بر تن داشت، رها کرد.

اوربانو ادامه داد: «تنها چیز خوب آن رابطه، فرزندانم هستند.بقیه وحشتناک است. او با پول‌هایم برای همه چیز پرداخت کرد. فقط دو روز بعد از آَشنایی‌ام با او، از من خواست که برای او (خودروی) BMW بخرم و من، مثل یک احمق، یک چک امضا کردم. عاشق بودم.»

اوربانو، که الآن از افسردگی رنج می‌برد، می‌گوید از چندین خانه اخراج شده، چون نمی‌تواند پول اجاره را پرداخت کند. در حال حاضر او گاهی اوقات در منزل دوستانش می‌خوابد و گاهی اوقات هم در اتاقک خودپرداز‌های بانک‌ها شب‌ها را سپری می‌کند.

او گفت: «می‌خواهم زندگی کنم نه اینکه فقط زنده بمانم. من از زنده ماندن و پول خواستن خسته شدم.اطرافیانم همه رفتند. همه رفتند و من غافگلیر نیستم. می‌خواهم فرزندانم، من را خوب ببینند. می‌خواهم مثل یک آدم بهبود پیدا کنم و خوب باشم.آن‌ها می‌توانند به من افتخار کنند.»

در facebook به اشتراک بگذارید
اشتراک در فیسبوک
در twitter به اشتراک بگذارید
اشتراک در توییتر
در pinterest به اشتراک بگذارید
اشتراک در پینترست
در whatsapp به اشتراک بگذارید
اشتراک در واتس آپ

دیدگاهتان را بنویسید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. فیلد های ضروری مشخص شده اند *

ارسال نظر